با «دوئل» وارد سینما شد و توانست همان ابتدای کار سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد. اما گویا مسیر کاری کامبیز دیرباز در تلویزیون هموارتر بود و با یک بررسی کلی میشود فهمید کارهای تلویزیونی کامبیز دیرباز قابل قبولتر از کارهای سینماییاش است. «کامبیز دیرباز» بازیگر توانمند و گزیدهکار در عرصه سینما و تلویزیون به شمار میآید و اگر نگاهی به کارنامه بازیگری او بیندازیم شاهد تنوع زیادی خواهیم بود. بازی در مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر» که این روزها از شبکه آیفیلم در حال پخش است بهانهای شد تا با این هنرمند به گفتوگو بپردازیم که در ادامه آن را میخوانید:
اکثر خبرنگاران یا اصحاب رسانه که با شما برخورد داشتند این موضوع را تایید میکنند که کامبیز دیرباز از لحاظ اخلاق و رفتار خیلی شبیه نقشهایی است که بازی میکند. خود شما این موضوع را قبول دارید؟
بله. ببینید ما نقشهای را که بازی میکنیم، نقشهایی است که انتخاب کردیم و خودآگاه یا ناخودآگاه حداقل شبیه چیزی است که آرزو داریم در زندگی شبیه آن نقشها باشیم و یا حداقل من اینطوری هستم. شما اگر دقت کنیم بالای 12 - 13 سال است که نقش منفی بازی نکردم، نه اینکه به من پیشنهاد ندادند، اتفاقا پیشنهادات زیادی داشتم اما این نقشها ایده آل من نیستند و شخصیتی که دوست دارم کامبیز دیرباز باشد را حداقل میخواهم در کاغذها دنبال کنم و در دنیای ساختگی نویسندهها و سه ماه، چهار ماه ،پنج ماه یا هر تایمی که هست آن شخصیت را تجربه کنم.
خب شما شخصیتهای یکسانی را تقریبا انتخاب میکنید. با این روش دچار تکرار نمیشوید؟
یه جورایی بعضی وقتا محکوم به تکرار میشوم و آن را میپذیرم زیرا من اسم این مساله را تکرار نمیگذارم، بلکه تکمیل یک راهی است که باید آن را رفت . من یک راهی را شروع کردم که اگر یکی از کارکترهای ایده آل من یک نقشی که آدم محکمی است و حقش را خودش میگیرد و نمیگذارد کسی به آن حق را بدهد و استارات آن کار با مجید سوزوکی فیلم اخراجیها زدهام، به دنبال تکمیل آن هستم. شاید "غیاث" «پشت بام تهران» تبدیل به "خلیل کبابی" «زیر پای مادر» شده است و من احساس میکنم که نقشهایم در حال تکمیل شدن است. من اسم این را تکرار نمیگذارم بلکه تکمیل پروندهام است.
حالا این میان اگر نقش متفاوتی مثل نقشم در سریال «نابرده رنج» که کمدی هم بود یا مثل نادر ایرانی «در چشم باد» پیشنهاد شود، از آن نقش استقبال میکنم اما در مسیر بازیگری خیلی کم پیش میآید که مدام نقش متفاوت بازی کنیم و من ادای چیزی را درنمیآورم و خودم هستم. سعی کردم در نقشهایم و انتخاب نقشهایم این را لحاظ کنم. من اگر پنج تا فیلمنامه دستم است خودم را جای بیینده می گذارم که کدام یکی را بیننده دوست دارد.
کامبیز دیرباز از آن بازیگرانی است که کمتر مورد نقد منفی اهالی رسانه و منتقدین قرار گرفته و این بدین معناست که بازیگر خوبی است. ولی خب در سینما کمتر به شما نقش داده میشود و از استعدادهای شما به خوبی استفاده نمیکنند و یا بهتر است بگویم به جایگاه اصلی خودتان نرسیدهاید.
من همیشه کارهای خودم را که تماشا میکنم فقط ایرادات خودم را میبینم و هیچ وقت برای اولین بار از کار خودم خوشم نمیآید و این نظر لطف دوستان است که من را بازیگر خوبی میبینند.
من همیشه بازیگری را تشبیه کردم به قله یک کوه بلند و بازیگر، عاشقانه دارد از کوه بالا میرود با وجود اینکه میداند شاید هیچ وقت به اون قله نرسد ولی این بالا رفتن را دوست دارد. من میدانم هیچ وقت به قله بازیگری نمیرسم تا پرچم خودم را بزنم آنجا، زیرا میدانم بازیگری قله ای ندارد. من احساس می کنم هیچ وقت به آنجایی نخواهم رسید که من بگویم به جایگاه خودم رسیدم یا نه.
این را هم بگویم، من اولین فیلمم در سینمای حرفهای به سیمرغ بازیگری رسید ولی سیمرغ سلیقهای است و من افتخار بزرگتر از سیمرغ دارم و اینکه مردم من را میخواهند و اگر این مردم من را نخواهند امکان ندارد که بتوانم بازی کنم و من را از سینما و تلویزیون بیرون میاندازند.
مستقیما مردم تعریف میکنند که حتی تهیه کننده چقدر به من دستمزد بدهد و اتفاقی که مثلا در برنامه سه ستاره احسان علیخانی افتاد برای من خیلی ارزشمند بود به خاطر اینکه 60 میلیون داور من را داوری کرده بودند و این برای من خیلی دوست داشتنی تر و ارزشمند تر بود.
اتفاقا میخواستم این سوال را از شما بپرسم که چرا اکثر کارهای شما در تلویزیون است؟
من تلویزیون را خیلی دوست دارم و تلویزیون برای من جایگاه ارزشمندی دارد و این بدان معنا نیست که تمام کارهای سینمایی که به من پیشنهاد میشود را رد کردم، خیر. من در این دو سه سال گذشته قهرمانانی که دوست داشتم بازی کنم را در تلویزیون پیدا کردم. قهرمانانم را در قلم «سعید نعمت الله» پیدا کردم.
من سلیقهام فیلمنامه قهرمان محور است و در دو سه سال گذشته کمتر در سینما فیلمنامه قهرمان محور دیدم.
دلیل دیگر این است که ما شهرهایی را داریم که حتی اگر مردمش توانایی مالی سینما رفتن داشته باشند سینمایی ندارند که بروند. آنها هم حق دارند کار خوب ببینند، بازی خوب ببینند، قصه خوب و هیجان انگیز ببینید و این واژه "قاب جادویی" برای تلویزیون خیلی مناسب است زیرا شما در 45 دقیقه مهمان 70 میلیون خانه میشوید و این جادویی است.
همین جا باید بگویم که بعضی از اظهار نظرات درباره تلویزیون را نه میفهمم و نه خوشم میآید که مثلا بعضی از دوستان میگویند من اصلا تلویزیون را نمیپسندم و الان نمیخواهم در آن کار کنم و این صحبتها اصلا مناسب نیست. چون تلویزیون به نظر من حتی از سینما بیشتر در لبه تیغ راه میرود و اتفاقا خیلی خطرناک تر است و اگر بازیگری در تلویزیون خوب بازی نکند، در این هنر سقوط خواهد کرد.
امسال در جشنواره فیلم فجر با فیلم سینمایی «سو تفاهم» حضور داشتید که نظرات صِفر و صدی درباره آن بسیار بود. کمی از این فیلم برای ما بگویید.
وقتی به من فیلم سینمایی «سوتفاهم» پیشنهاد شد، این فرصت را سعی کردم بقاپم ،زیرا با هنرمندان بزرگی در این فیلم بازی کردم به همین خاطر من قطعا این نقش را میپذیرفتم. من مدتها بود دنبال چنین تجربهای بودم و اساسا یکی از فلسفههای بازیگری این است که بازیگر به دنبال تجربه کردن دنیاهای مختلف و فضای متفاوت است. اگر میبینید که یک هنرمند هم در نقشهای مختلف زیادی بازی نمیکند به این دلیل است که مدیریت این قضیه دست ما نیست و بضاعت سینمای ما محدود است.
*مصاحبهکننده: هانیه خاوری برای وبسایت آیفیلم (بهمن ۱۳۹۶)